تو این بیست و چند سالی که از عمرم میگذره، گاه و بی گاه و تو بازهای زمانی نسبتا کوتاه، درگیر مبارزههایی بودم، مبارزه نه با مفهوم جنگیدن، با مفهوم تلاش عدهای برای رسیدن به هدف مشترک که خیلی موقعها در طرف مقابل هم عدهی دیگهای در حال تلاش بودن. شاید رقابت بهتر به نظر برسه ولی رقابت اون چیزی که تو ذهنم هست رو نمیرسونه، بگذریم … گاهی هم این مبارزهها منحصر بود به خودم و …
خیلی وقتا سعی کردم برای خودم تجزیه و تحلیل کنم که چه شرایطی موفقیت در پی داشته و چه شرایطی شکست. باز موفقیت و شکست نه فقط به مفهوم عادی اون که مثلا به اون هدف رسیده باشیم، نه! به این مفهوم که در پایان راضی باشیم و از رنج و سختیهایی که کشیدیم پشیمون نباشیم. به این مفهوم که روح و جسممون درمونده و خسته نشده باشه و …
نتایج مختلفی هم از این تجزیه و تحلیلها گرفتم که الان فقط بنا دارم در مورد یکیش صحبت کنم و اون هم این نکته هست که من (و امثال من) شدیدا در برابر پیچیده رفتار کردن آسیبپذیر هستم! در واقع هر جایی که رقابت و مبارزه برای رسیدن به هدف شفاف و روشن بوده و کسی پیچیده رفتار نکرده و من مجبور نبودم فکر کنم که از زدن فلان حرف یا انجام دادن فلان رفتار فرد چه مقصودی داره و میتونستم راحت تجزیه و تحلیل کنم، مبارزه رو دوست داشتم. مثل جنگ رو در رو بدون نیرنگ و … . اما هر جا اوضاع پیچیده شده و افراد پیچیده رفتار کردند، من موندم و حیرونی که باید چیکار کنم! اصلا دوست ندارم شبها و روزهایی رو برای خودم یادآوری کنم که مجبور بودم دنبال اصل قصد و نیت افراد بگردم و نمیتونستم ساده حرفی که میزنند رو تحلیل کنم و باید به هزار زاویه مختلف اون فکر میکردم. یه نمونه خیلی نزدیکش همین انتخابات مجلسی هست که گذشت که شفاف و صریح و مردونه یه رقابت نبود و یه مبارزه خیلی پیچیده بود که هنوز هم بعضی جاهاش برام شفاف نشده.
به جز زندگی اجتماعی-سیاسی، تو زندگی کاری و شخصی هم از این دست اتفاقات افتاده، آخریش هم همین چند روز پیش بود! بگذریم! داشتم تجزیه و تحلیل میکردم که چرا تو این آخری من اون قدر فشار حس نکردم و مقایسه میکردم با انتخابات که زیر فشار داشتم له میشدم و …، دیدم که سطح پیچیدگی تو این موضوع اگه بیشتر نبوده نسبت به انتخابات کمتر هم نبوده و هیچ دلیل دیگهای هم نمیتونم بیارم برا اینکه چرا در مقابل این مورد دارم خوب عکسالعمل نشون میدم و فشاری بهم نمیاد. تا نهایتا به این نتیجه رسیدم که هر جا رفتار پیچیده بوده، اگه من خودم رو مامور به نتیجه میدیدم، فشار لهام کرده! اما اگه خودم رو مامور به نتیجه ندیدم و سپردم به خدا و گفتم خدایا من این راه رو درست میبینم و توش قدم میزارم، دیگه هر چی شد با تو، اون وقت خیلی راحت تونستم شرایط پیچیده رو مدیریت کنم و از پسش بر بیام و بعد از تموم شدن مبارزه هیچ ناراحتی و رنجی من رو آزار نده.
ان شاء الله که خدا کمک مون کنه که همیشه حواسمون باشه که مامور به وظیفهایم نه مامور به نتیجه و همین طور کمکمون کنه که این قدر مرد باشیم که لازم نداشته باشیم پیچیده رفتار کنیم …
از نظر من، نامناسب تر از این فرد برای ریاست جمهوری فقط خود اوست! ادامه ی نوشته
خیلی سعی کردم به خاطر حواشی که ایجاد میشه در خصوص مسائل سیاسی ساکت باشم و حرفی نزنم اما نشد! نوسان قیمت ارز و به عبارت بهتر افزایش عجیب و غریب اون، زندگی همه رو تحت تاثیر قرار داده و تقریبا صدای همه رو هم در آورده. این وسط حملات عجیبی علیه دولت هست، که دولت مسئول این مساله هست و چرا کاری نمیکنه و …
تحلیلهای مختلفی هم برای این موضوع ارائه میشه، از اینکه اختلاف نظر سپاه و دولت عامل این مساله هست و هر کدوم قصد دارند دیگری رو مقصر نشون بدن، تا اینکه بلافاصله با ورود م.ه. به ایران یک هویی هزار تومان قیمت دلار بالاتر رفت، تا اینکه اصلا افزایش قیمت دلار و پایین اومدن ارزش ریال به عمد و به نفع تولید کنندهها هست و در جهت ساخت یک چین در داخل ایران و بعد از ۵ تا ۱۰ سال مشکلات ما رو به صادر کننده تبدیل میکنه تا ….
با وجود این تحلیلها و پیچیدگی زیاد این مساله که نمیشه حرف زیادی در موردش زد، از چند روز پیش و به نوعی بعد از مصاحبه احمدنژادی گله و شکایت و توهین به دولیت بیشتر و بیشتر شده. به عنوان نمونه طرف اومده نوشته که در زمان شروع دولت احمدینژادی دلار ۹۰۶ تومن بود،این نتیجه انتخاب خودتون هست که حالا شده این قدر!!
من داشتم یه نگاهی به قیمت دلار و سکه تو این سالهای بعد از انقلاب میانداختم. جالب بود! تا سال ۱۳۹۰ یعنی کمتر از یک سال پیش دولت فعلی موفقترین دولت تو کنترل کاهش ارزش پول ملی بوده، جدول زیر رو ببینید (هر سه ستون مربوط به یه دولت هست و ستون اول سال، ستون دوم قیمت و ستون سوم درصد رشد نسبت به سال قبل رو نشون میده):
۶۰
|
۲۷
|
–
|
۶۸
|
۱۲۰
|
–
|
۷۶
|
۴۷۸
|
–
|
۸۴
|
۹۰۴
|
–
|
۶۱
|
۳۵
|
۳۰
|
۶۹
|
۱۴۱
|
۱۷
|
۷۷
|
۶۴۶
|
۳۵
|
۸۵
|
۹۲۲
|
۲
|
۶۲
|
۴۵
|
۲۸
|
۷۰
|
۱۴۲
|
۰
|
۷۸
|
۸۶۳
|
۳۳
|
۸۶
|
۹۳۵
|
۱
|
۶۳
|
۵۸
|
۲۹
|
۷۱
|
۱۴۹
|
۵
|
۷۹
|
۸۱۳
|
۶-
|
۸۷
|
۹۶۶
|
۳
|
۶۴
|
۶۱
|
۵
|
۷۲
|
۱۸۰
|
۲۱
|
۸۰
|
۷۹۲
|
۳-
|
۸۸
|
۱۰۰۰
|
۳
|
۶۵
|
۷۴
|
۲۱
|
۷۳
|
۲۶۳
|
۴۶
|
۸۱
|
۷۹۹
|
۰
|
۸۹
|
۱۱۰۰
|
۱۰
|
۶۶
|
۹۹
|
۳۴
|
۷۴
|
۴۰۳
|
۵۳
|
۸۲
|
۸۳۲
|
۴
|
۱۳۹۰
|
۱۴۰۰
|
۲۷
|
۶۷
|
۹۶
|
۳-
|
۷۵
|
۴۴۴
|
۱۰
|
۸۳
|
۸۷۴
|
۵
|
۱۳۹۱
|
؟
|
؟
|
۲۵۵
|
۲۷۰
|
۸۳
|
؟
|
قیمتها از اخباری مانند این و این استخراج شدن.
با یک نگاه کلی اگر دولت دهم موفق میشد قیمت دلار را تا پایان سال ۱۳۹۱ زیر مبلغ ۱۶۵۰ نگه داره، موفقترین دولت در کنترل ارزش پول ملی شناخته میشد، بماند که با کارهایی که تو حوزه اقتصاد شده تو دولت احمدی نژاد و همین طور حجم تحریم هایی که هست اصلا نمیشه این دو دولت رو مقایسه کرد! اما اینکه فقط در سال آخر این میزان از کاهش ارزش پول ملی انجام میشه عجیب نیست؟ آیا میشه همه این موضوع رو این قدر به صراحت از چشم دولت دید و اون رو کاملا عادی دونست؟!؟ اون هایی که این طور تحلیل میکنند چرا در سالهای قبل به تورم و … میپرداختند چرا حالا به قیمت دلار میپردازن؟ آیا در اون سالها نمیشد به قیمت دلار پرداخت؟!؟ خلاصه اینکه این موضوع کاملا مشکوک و جهت دار هست و اصلا برای من قابل قبول نیست که فقط و فقط دولت رو مقصر بدونیم …
گذشته از همه اینها حتی اگه در پایان امسال قیمت دلار زیر ۳۲۰۰ نگه داشته بشه،دولت احمدی نژاد از این حیث از دولتهای میرحسین و اگه زیر ۳۳۴۰ نگه داشته بشه از دولتهای هاشمی موفق تر بوده!
من احمدی نژاد رو رئیس جمهور موفق و بدون مشکلی نمی دونم، از وضع موجود هم اصلا راضی نیستم و مشکلات شدیدی پیش روی خودم دارم، اما قضاوتها و حملهها کاملا ناجوانمردانه هستند و همه چیز رو دارند سعی میکنند در جهت تخریب احمدی نژاد به کار ببرند. از همه این ها که بگذریم علی رغم همه حرفهایی که در مورد احمدی نژاد زده میشه من احمدی نژاد رو اگه نگم بهترین، جزو ۱۰ نفر اولی میدونم که تو کشور کم ترین دغدغه رو برا خودشون داشتن و همه دغدغه شون برای مردم و کشور بوده و هر چقدر هم که دیگرانی تلاش کنند این دیدگاه رو به زور گروونی و … عوض کنند، چیزی که عیان میبینیم رو با سیاهنمایی نمیشه تغییر داد …. تنها چیزی که مشهوده و جای گله رو بیشتر میکنه این هست که دولت هم تا حدی کنار کشیده حالا یا به خاطر همین که از این همه تخریب دل زده و سرخورده شده و بی خیال همه چی شده یا اینکه اختلافات از بالا این مسائل رو در پی داشته …
هر چقدر دلم میخواد از انتخابات ننویسم و فراموشش کنم، باز نمیشه! این دفعه در مورد اثرات این رویداد روی خودم و آدمهای اطرافم میخوام بگم و از وظیفهای که هر کدوم ما اگه کسی از اطرافیانمون تو همچین شرایطی قرار گرفت باید حواس مون باشه که ایفا کنیم. خوب طبیعتا مثل هر خونواده سنتی، دفعه قبل که داداشم میخواست کاندیدای انتخابات باشه (مجلس هشتم) پدر و مادرم مخالف بودن و یه جورایی خیلی هم درگیر نشدن، هر چند اون موقع هم ناراحت شدن و قصه خوردن، ولی خوب یه جورایی اصلا اوضاع مثل این دفعه نبود، هم خیلی درگیر نشده بودن و هم یه جوون در اولین فرصتش چهارده هزارتا رای آورده بود واقعا هم یه جورایی موفقیت به حساب میاومد تا شکست و …. اون بار تقریبا من از خونواده خودمون کامل درگیر بودم که ته فشاری که بهم اومد با یه بار بغض کردن و گریه کردن حل شد، این قدر بزرگ نبودم که خیلی چیزا رو بفهمم و … ادامه ی نوشته
دلم نمیخواست دیگه در مورد انتخابات مجلس بنویسم، اما بعد اون مطلب به اصطلاح تحلیلی که در مورد انتخابات و نتایجش نوشتم، چندین تا پیغام از تماس با من، برام ارسال شده بود، در نکوهش من! از اینکه من چقدر ساده هستم که فکر میکنم همچین آمار رای آوردنی تحلیل میخواد، تا اینکه برم تحقیق کنم ببینم اینایی که سابقه سپاه داشتن تو چند تا شهرستان با همین اعداد عجیب و غریب رای راهی مجلس شدن! و خیلی حرف های دیگه که مطرح نمیکنم چون اگه طرف میخواست مطرح بشه کامنت میزاشت نه اینکه از تماس با من پیغام بفرسته.
چند تا نکته هست که خلاصه میگم:
۱- همچنان میگم این تعداد رای از تو صندوق ها در اومده و اعتقادی به دستکاری و دست بردن تو اینا ندارم.
۲- رای برخی شهرها به هیچ وجه قابل درک نیست، که مهم ترین نمونه اش شهر گز هست که آقای حاجی بالای ۴ هزار رای آورده و حتی برای جشن پیروزیش هم که رفته تو عکسای سایت خودش چهل نفر هم دورش نیستن و اصلا نمیشه ۴۰۰ نفر تو گز پیدا کرد که بگن به حاجی رای دادن! و خوب لابد اینا از جای دیگه اومدن گز و من نمیخوام منکر این بشم که بحث رای خریدن بوده، هر چند مدرکی هم برای اثبات بودنش ندارم غیر از یه تحلیل شخصی که از یه آدم بیست و شیش ساله همچین اعتباری هم نداره!
۳- باز باید بگم ما مامور به نتیجه نبودیم، زحمت مون رو کشیدیم دلیلی برای ناراحتی نیست، اون آقایی که رای آورده هم باید حواسش باشه که اگه حتی یه دونه رای با تخلف گرفته باشه، حتی اگه کل چهارسال رو لحظه به لحظه خدمت کنه، باز هم به هر ۹ تا کاندیدای دیگه و هم به کل مردم حوزه انتخابیه مدیون هست چون رایی که حقش نبوده با توسل به پول گرفته و واقعا نمیدونم چطوری میتونه جواب گوی خدا باشه
۴- همین قدر که تا شب های آخر دنبال تخریب ما بودن و ازمون میترسیدن نشون میده که ما راه درست و رفتیم و اشتباه نکردیم و بیرون بودن مون اشتباه بزرگ تری بود.
۵- مردم واقعا باید دقت کنند، مشابه دکتر نوروزی تو حوزه های انتخابیه دیگه هم اساتید دانشگاه جوان و پرانرژی زیادی هستند که از همین حدود رای گرفتند و نتونستند راهی مجلس بشند و در عوض اون ها افرادی راهی مجلس شدند که سی سال امتحان خودشون رو در کار نکردن پس داده بودند. همین طور اونایی که حاضر میشن رای خودشون رو بفروشن هیچ جایی برای شکایت از شرایط باقی نمیزارن، تا وقتی کسی هست که رای رو بفروشه، هر چی سرش بیاد حقشه، حتی مردن از گرسنگی
۶- مسئولان نظام هم باید دقت کنند، اینکه نظارتی از بالا نباشه و تو هر شهرستان یه عده بتونند با توسل به قدرت و ثروت راهی مجلس بشند و نخبگان کنار بمونند، جدا از بحث انتخاب اشتباه مردم که به خود مردم صدمه میزنه، به خاطر سر خورده شدن نخبگان و طرفداران شون به جامعه هم صدمه میزنه، با وجود اینکه حضور حداکثری مردم برای نظام مثبت هست، باید دقت بشه که همین حضور اگه به واسطه قدرت و ثروت عده ای باشه و موجب رفتن اونا به مجلس بشه، عدم حضورهای خطرناک تری رو به دنبال خواهد داشت ….
دفاعم که تموم شد، یهویی رفتم تو فضای انتخابات و دیگه اون وسطا نشد هیچی بنویسم، هر چند حرف خیلی بود و … ، در هر صورت الان که برگشتم لازم دیدم اولین مطلب رو در مورد انتخابات بنویسم و بعد در مورد بقیه چیزا . خوب اول نتایج این دوره رو ببینید:

خوب بحث در مورد انتخابات و نتایجش به خصوص بعد از انتخابات ریاست جمهوری یه جورایی زیاد بوده و هست، منم تحلیل خودم رو از این انتخابات میگم، نظر شخصی من هست درست و غلطش هم تا این حدی هست که من فهمم، اگه احیانا پیگردی چیزی داره هم پای من هست و هیچ کسی تو تحلیلی که می نویسم نظری نداده. ادامه ی نوشته
داداشم تو وبلاگش یه سری سوال مطرح کرده در خصوص اینکه این دوره تو انتخابات مجلس شرکت کنه یا نه: http://nowrozi.ir/Persian/?p=803 من نظر خودم رو نوشتم، خوشحال میشم دوستان مشترکمون هم که احیانا ممکنه به وبلاگ ایشون سر نزنند، یه سری بزنند و نظر خودشون رو بیان کنند.