کدام بیکاری؟!؟
امروز مطالبی میخوندم که نمایندههای مجلس در مورد افزایش بیکاری یا اینکه بیکاری زیاد هست گفته بودند و در عین خواستن چارهجویی از سه قوه و به ویژه دولت، دولت رو متهم به ارائه آمار دروغ درباره ایجاد اشتغال کرده بودند. من رو این قسمت دوم فعلا صحبتی ندارم، مهم نیست برام که عددی که گفته شده که اشتغال ایجاد شده راست هست یا دروغ، در کنار اینکه کاری هم ندارم به اینکه نفری که چه قدر در هفته کار میکنه شاغل حساب میشه و کی بیکار حساب میشه و … . اینا یه مشت دعوای بی خودی هست به نظرم، بنابراین من کاری باهاشون ندارم.
اما با قست اول حرف نماینده ها کار دارم، اونجایی که ادعا میکنند بیکاری زیاده و یکی از این به اصطلاح نمایندهها گفته که تو شهرشون با مدرک کارشناسی ارشد دنبال شغل نگهبانی می گردند! واقعا من متاسفم برای ملتی که همچین نمایندههایی میخوان براشون قانون تصویب کنند و از حقوقشون دفاع کنند!
به عنوان آدمی که یکی دو سال هست که دارم کار میکنم، به طور رسمی میخوام اعلام کنم که آمار بیکاری در ایران صفر هست! میگید نه؟ ما یه آگهی زدیم که نیروی کار میخوایم، تخصصهایی هم که مد نظرمون بود نه در حد کارشناسی ارشد که در حد کارشناسی بودن، اما از سی چهل نفری که فرم پر کردند (مشخص نیست بیکارها کجا بودند، که این قدر کم فرم پر شده! از طرفی از این سی چهل نفر- بالای هفتاد و پنج درصدشون هم شاغل بودن و دنبال شغل بهتر میگشتن!)، سه چهار نفر هم نبودند که نصف شرایط رو داشته باشند! طرف چهار سال رفته دانشگاه، معلوم نیست این چهار سال رو چیکار میکرده، در هیچ حوزهای هیچ اطلاعات اولیهای هم نداره! حتی در حوزه درسهایی که پاس کرده! بعد این آدم رو شما بیکار حساب می کنید؟ بعد میگید چرا این آدم دنبال شغل نگهبانی میگرده؟!؟ خوب پس دنبال چی بگرده آدمی که هیچ تخصصی نداره؟!؟ به درد همون نگهبانی هم نمیخوره چون حال بلند شدن و گشت زدن و … رو هم نداره!
وظیف دولت این هست که برای آدمی که هیچ کاری ازش بر نمیاد شغل ایجاد کنه؟!؟ چطوری باید دولت این کار رو بکنه؟!؟ دولت چهار سال هزینه تحصیل این فرد رو در دانشگاه دولتی فراهم کرده، بعد از چهار سال طرف اومده هیچی بلد نیست، یعنی صفر صفر! خوب الان دولت باید بیاد به جای این شخص کار هم انجام بده ، بعد حقوقش رو ببره بهش بده؟!؟ نه خیر! مشکل از جای دیگه هست!
به نظر من، درصد آدم های بیکار توی ایران همون صفری هست که گفتم و اون هم درصد اونایی هست که تخصص دارند و کاری براشون نیست و البته دنبال کار هم میگردن و ننشستن تو خونه تا کار بیاد دنبالشون و بیش از اندازه هم از کار توقع درآمد ندارند، اگه آدمی سراغ دارین که این مواردی که گفتم در موردش صدق میکنه و بیکار هست، به من هم معرفی کنید تا بدونم واقعا بیکاری وجود داره!
بگذریم، نکته ای که میخواستم در موردش بنویسم، این بود که مشکلی که تحت عنوان بیکاری ازش یاد میشه، یعنی بی تخصصی و بی صلاحیتی افراد، درمانش خیلی هم دست دولت نیست، دست خود افراد هست که دنبال کسب تخصص برند و دست بخش خصوصی که سعی کنه از نیروی کاری که مستعد هست حمایت کنه تا مهارت کسب کنه. اگه هر کی فقط به فکر جیب خودش باشه که بیشتر پر بشه، و طرف مثلا میره هزار تا شمش طلا میخره که سود کنه ، پولی رو که باهاش میشد چهار تا کار راه انداخت که تو هر کدوم چهار نفر کار کنند! البته این وسط دولت هم یه حمایت هایی باید بکنه، اما در این حوزه در همین حد، بیرون از این حوزه نقش دولت در بهتر کردن آموزش و تغییر دید مردم واقعا مهم و ضروری هست. به نظرم تا وقتی که دید مردم به بیکاری این باشه که توقع داشته باشن بچه شون تا درسش تموم شد بره بشینه پشت میز و بدون انجام کاری ماهانه حقوق بریزند به حسابش، وضع بیکاری بدتر و بدتر میشه، اما هر وقت دید مردم درست شد، این مشکل هم میتونه حل بشه. شاید وظیفه اصلی دولت هم همین باشه که سعی کنه این دید رو اصلاح کنه و … .
نوشتهام یه کم بی نظم و در هم شد، چون حواسم هزار جای دیگه هم هست! اول که میخواستم بنویسم، یه چیزایی تو ذهنم بود که یه جورایی با نقد کتاب نفحات نفت هم مرتبط می شد و … ولی خوب نوشته یه جور دیگه جلو رفت! بگذریم! شاید بعدا یه مطلب جدا نوشتم برای نقد نفحات نفت و اونجا حرفهایی رو که اینجا از قلم افتاده هم آوردم، شاید هم نه، تا خدا چی بخواد و فرصت چطوری پیش بیاد.